Serial Asi - Episode 39 - سریال ترکی عاصی - قسمت 39 - دوبله فارسی

Аватар автора
Веселые игры
عاصی جشن را ترک می کند و به هتل بازمی گردد. امیر هم سریعا به اتاقش می رود ولی باله که عاشق امیر شده به اتاق او می رود تا شب را با او بگذراند. امیر از او می خواهد اتاقش را ترک کند. عاصی به سمت اتاق امیر می رود. او باله را می بیند که از اتاق امیر بیرون می آید. امیر سعی می کند عاصی را متقاعد کند بین او و باله ارتباطی وجود ندارد ولی عاصی با تاکسی هتل را ترک می کند. امیر اصرار دارد با عاصی حرف بزند و سوار تاکسی عاصی می شود. فاطمه و آکاشه کم کم از اصلان دور می شوند. آکاشه سعی می کند کارهایش را خودش انجام بدهد و فاطمه بسراغ سهیلا می رود و از او می خواهد از اصلان دوری کند ولی سهیلا معتقد است اصلان پسر اوست و همه باید این حقیقت را قبول کنند. نریمان حلقه و انگشتر فاتن را به کریم می دهد و از همه ی آنها می خواهد از خانواده اش دوری کنند. احسان از کار نریمان ایراد می گیرد و معتقد است فاتن نباید تابان اشتباهات دیگران را بدهد. خلاصه داستان سریال ترکی عاصی عاصی داستان عشق بین تاجر جوانی بنام دمیر و دختر روستایی زیبایی بنام عاصی است. عاصی با خانواده اش در یکی از روستاهای آنتاکیا زندگی می کند و...

0/0


0/0

0/0

0/0